۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

مراسم آغاز سال تحصیلی 90-89


همزمان با آغاز سال تحصیلی 90-89 مجتمع آموزشی توحید اقدام به برگزاری مراسم جشن آغاز مدرسه نمود.
در این مراسم که در روز پنج شنبه ساعت 2 بعد از ظهر انجام گرفت همه دانش آموزان مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان شرکت کردند.
در ابتدای جلسه آیاتی از کلام الله مجید توسط دانش آموز پنجم ابتدایی، مدثر قرائت شد و پس از آن مربی پرورشی مجتمع پیام مقام محترم وزارت آموزش پرورش را قرائت کرد. سپس جناب آقای موسوی مدیریت محترم مجتمع آموزشی توحید به صحبت پرداخت. ایشان در ابتدای سخنان خود از معلم شهید استاد جلیل احمد امیری و شهید حجت الاسلام سید عباس زیدی و دانش آموز شهید مصطفی محمدی یاد کرد و افزود سال تحصیلی جدید را با غم از دست رفتن عزیزانی آغاز می کنیم که سال های زیادی را در جهت رشد و تعالی فرزندان مکتب جعفری خدمت نمودند و با وجود تمام مشکلات موجود در زندگی شخصی پیوسته در امر تعلیم و تعلم و تربیت دانش آموزان مجتمع های توحید، خدیجه کبری س و علامه اقبال کوشا بودند و از هیچ دریغی فروگزار نبودند.

ایشان در ادامه گفتند از دست دادن این معلمان فرزانه ضایعه بزرگی است که جبران آن شاید سال ها وقت نیاز داشته باشد. ولی شما دانش آموزان می توانید با سعی و تلاش خود و با اتکا به نیروی ایمان و پیشتکار زحمات آن معلم دلسوز را مثمر ثمر قرار دهید و  نام و یاد او را در دل همه ی فرهنگیان این مرز و بوم جاودان کنید.

درادامه دانش آموز قیام الدین علیزاده مقاله ای با موضوع آغاز مدرسه ایراد کرد و پس از آن آقای فرزاد معاونت محترم مجتمع آموزشی جمهوری اسلامی ایران در کویته سخنانی را ایراد کردند. و همچنین شهادت استاد جلیل احمد امیری و دانش آموز قاری مصطفی محمدی را به همه دانش آموزان و معلمین مجتمع آموزشی توحید تسلیت گفت. وی در ادامه سخنان خود از اهمیت
تعلیم و تعلم یاد آوری کرد و افزود فرصتی که اکنون در دستان شماست بهترین فرصت و مقدمه ای برای بدست آوردن مدارج بلند علمی می باشد.


و بالاخره حسن ختام مراسم قرائت دعای پر فیض فرج توسط یکی از دانش آموزان مقطع ابتدایی و همچنین خوشامدگویی به دانش آموزان کلاس اول ابتدایی و گلریزان دانش آموزان بود.





۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

و لا تَحسَبَنَّ الذین قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتٌ، بَل أحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقوُن



هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده اند مردگانند، بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.

شهادت تزریق خون است به پیکر اجتماع، این شهدا هستند که به پیکر اجتماع و در رگ های اجتماع – خاصه اجتماعاتی که دچار کم خونی هستند - خون جدید وارد می کنند.

هیچوقت خون شهید هدر نمی رود، خون شهید به زمین نمی ریزد، خون شهید هر قطره اش به صدها قطره، و هزاران قطره، بلکه به دریایی از خون تبدیل می گردد و در پیکر اجتماع وارد می شود. به همین سبب پیغمبر اسلام فرمودند:

ما مِن قَطرَةٍ اَحَبُّ الی اللهِ مِن قَطرَةِ دَمٍ فی سَبیلِ الله

هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت و در نزد خدا از قطره ی خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست.

اگر خونی که در احد از حمزة بن عبدالمطلب ریخت او را مفتخر به لقب سیدالهشداء نمود بخاطر پیوند خونی اش با پیامبر اسلام نبود بلکه رشادت ها و حق طلبی هایش ایشان را به آن درجه رفیع رساند. گویند وقتی سپاه اسلام از جنگ احد بازگشت از همه خانه هایی که عضوی از خود را در این جنگ از دست داده بود صدای گریه و ناله بلند بود. پیغمبر اسلام دید در خانه ی همه ی شهداء گریه است جز خانه ی جناب حمزه، حضرت با مشاهده ی این صحنه فرمودند:

«اما حمزة فلا بواکی له»

یعنی همه شهدا گریه کننده دارند جز حمزه که گریه کننده ای ندارد. به محض شنیدن این جمله صحابه به خانه هایشان رفتند و گفتند: پیامبر فرمود حمزه گریه کننده ندارد. زنانی که برای فرزندان خودشان یا شوهران، یا پدران و برادرانشان می گریستند، به احترام پیامبر و به احترام جناب حمزة بن عبدالمطلب آمدند خانه ی حمزه و به احترامش گریستند.

این جریان نشان داد که اسلام، با اینکه با گریه بر میت (میت عادی) چندان روی خوشی نشان نداده است، اما مایل است که مردم بر شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید، شرکت در حماسه ی او و هماهنگی با روح او موافقت با نشاط او و حرکت در این موج عقیده ی اوست.

آری مکتب انسان ساز تشیع با خون شهید و شهداء – بدر و احد و خندق – جوانه زد و با خون شهدا رشد کرد و انشاء الله باخون شهدا بارور خواهد شد. شهدایی همچون استاد ارجمند شاعر اهلبیت شهید جلیل احمد امیری و استاد عزیز حجة الاسلام سید عباس زیدی و قاری خوش لحن قرآن شهید مصطفی محمدی که هر چند سالهای معدودی در این جهان گذراندند ولی عاقبت به آرزویشان که همانا شهادت در راه حسین زهرا علیهما السلام بود رسیدند.

شب های قدر رمضان 1431 مصادف بود با رقم خوردن تقدیر انسان هایی که با خضوع و خشوع به درگاه باری تعالی آمدند و از او خواستند تا شهادت را نصیب ایشان کند. خداوند نیز دعایشان را قبول کرد و آنان را به مقام رفیع شهادت نایل کرد و در آخرین جمعه این رمضان با زبان روزه گویا خواسته باشند به مولایشان حسین بن علی علیهما السلام تمسک جسته باشند در میدان میزان چوک شهر کویته جام شهادت نوشیدند.

دوش وقت سحـــر از غصه نجـــاتم دادنـــد                    انـــدر آن ظــلمت شب آب حیاتم دادنـــد

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی                     آن شب قــــدر که این تازه براتــــم دادند


قطعه شعری از استاد شهید جلیل احمد امیری

دوستان چشم انتظارند ای امید جان بیا

دیده ی شیدا سیه شد یک گل وصلت نچید

یوسف زهرا بیا شاهد ز دست عشق تو

زهر فرقت را چشید و از همه عالم برید


۱۳۸۹ شهریور ۱۰, چهارشنبه

به مناسبت روز جهانی قدس

روز قدس: جمعه آخر ماه رمضان
یكى از وقایع تاریخى كه بسیار حائز اهمیت است در اوائل پیروزى انقلاب اسلامى ایران كه به دست زعیم و رهبر كبیر مسلمین جهان حضرت امام خمینى ره دائر شده، «روز جهانى قدس است‏» كه از روز جمعه آخر ماه مبارك رمضان 1399 قمرى (1358 شمسى) شروع و مقرر گشت هر ساله در چنین روزى تمام مسلمین جهان راهپیمایى كنند.


اینك قسمتى از پیام امام خمینى قدس سره به مناسبت روز جهانى قدس از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرد: روز قدس، جهانى است، و روزى نیست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستكبرین است، روز مقابله ملتهائى است كه در زیر فشار ظلم آمریكا و غیر آمریكا بودند، روزى است كه باید مستضعفین مجهز بشوند، در مقابل مستكبرین، و دماغ مستكبرین را به خاك بمالند، روزى است كه بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد، متعهدین امروز را روز قدس مى‏دانند و عمل مى‏كنند به آنچه كه باید بكنند، و منافقین و آنهائى كه با ابرقدرتها در زیر پرده آشنائى دارند، و با اسرائیل دوستى دارند در این روز بى تفاوت نیستند، و یا ملتها را نمى‏گذارند كه تظاهرات كنند.
روز قدس، روزى است كه باید سرنوشت ملتهاى مستضعف معلوم شود باید ملتهاى مستضعف در مقابل مستكبرین اعلان وجود بكنند، باید همانطور كه ایران قیام كرد، و دماغ مستكبرین را به خاك مالید، و خواهد مالید، تمام ملتها قیام كنند، و این جرثومه‏هاى فساد را به زباله‏دانها بریزند.
روز قدس، روزى است كه باید همت كنند و همت كنیم كه قدس را نجات بدهیم، روز قدس روزى است، كه باید به این روشنفكرانى، كه در زیر پرده با آمریكا و عمال آمریكا روابط دارند هشدار داد، هشدار به اینكه اگر از فضولى دست‏بر ندارند سركوب خواهند شد.

روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، و روز حكومت اسلامى است.

سخنرانى امام خمینى ره در روز قدس با محتواى و ابعاد وسیعى كه دارد، اهم نكاتش بر تجمع و اتحاد مسلمین براى سركوبى دشمنان اسلام تكیه شده، و اگر مسلمانان نیرومند جهان ید واحده شوند و اختلاف عقیده و اختلاف مذهب را كنار بگذارند، و براى دفاع از حریم اسلام، و قرآن، و كعبه، كه مشترك بین همه اقشار مسلمین عالم است‏بكوشند، هرگز اجازه تجاوز كفار و منافقین را به حریم اسلام و مقدسات آن نخواهند داد، تا جائى كه چند میلیون صهیونیست قبله اول مسلمین (بیت المقدس) را اشغال نموده، و در بین مسلمین تفرقه و جدائى بیندازند، و اینها هستند كه شیعه را از سنى، و سنى را از شیعه جدا مى‏نمایند، وحدت مسلمین را به هم مى‏زنند، تا كمر مسلمین را بشكنند، و از تفرقه آنان بهره‏هاى خود را ببرند.

قدس، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان , سرزمین اصلى و وطن میلیون ها آوارهء مسلمان فلسطینى است كه استكبار جهانى توسط صهیونیسم جنایتكار, از سال 1948آن سرزمین را از دست ساكنانش خارج ساخت و تحت سلطهء نیروهاى اشغالگر قدس قرارداد. این توطئه از همان اولین سال هاى اجرا, با مقاومت مردم مسلمان فلسطین و اعتراض مسلمانان و انسان هاى آزاده و بیدار دل جهان مواجه شد و به شكل مبارزات پیگیر وسیاسى ـ نظامى , چهره خود را نشان داد. ملت بزرگوار و مسلمان ایران نیز پس از پیروزى انقلاب شكوهمنداسلامى مسألهء آزاد سازى فلسطین از چنگال غاصبان قدس را سرلوحهء آرمان هایش قرارداده و همه ساله روزقدس را به روز فریاد كشیده بر سر ستمكاران تاریخ تبدیل كرده است .
پس از پیروزى انقلاب اسلامى , امام امت در اولین فرصت روزى را براى نجات قدس از چنگال صیهونیستهاى جنایتكار, به عنوان روز قدس تعیین نمودند و پیامى كه به همین مناسبت صادر نمودند,فرمودند:


بسم الله الرحمن الرحیم

من طى سالیان دراز, خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم كه اكنون , این روزها به حملات وحشیانهء خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطینى پیاپى خانه و كاشانه ایشان را بمباران مى كند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولت هاى اسلامى مى خواهم كه براى كوتاه كردن دست این غاصب وپشتیبانان آن , به هم بپیوندند; و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مى كنم آخرین جمعهء ماه مبارك رمضان را كه ازایام قدر است و مى تواند تعیین كنندهء سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد, به عنوان " روز قدس " انتخاب و طى مراسمى همبستگى بین المللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند ازخداوند متعال پیروى مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم .

والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوی الخمینی

و به این سان پیام پیامبر گونه امام راحلمان , نور امید به دل مظلومان فلسطینى تاباند و میلیون ها انسان آواده ومبارزه را براى مقابله عملى با توطئه هاى رژیم اشغالگر قدس و آمریكاى جهانخوار مصمم تر و استوارتر كرد.
پیام امام خمینى ـ رضوان الله تعالى علیه ـ نقطهء عطفى در تاریخ مبارزات ملت فلسطین شد و مسلمانان جهان را براى مقابله با جنایت پیشگان تاریخ , به یكپارچگى و وحدت كلمه دعوت كرد.

امام خمینى (ره ) با اعلام آخرین جمعهء ماه مبارك رمضان به عنوان <روز قدس> بر مبارزهء پایان ناپذیرمستضعفین با جهانخواران ظالم تأكید كردند و فرمودند:

<روز قدس روز جهانى است , روزى نیست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد روز مقابلهء مستضعفین بامستكبرین است>.

روز قدس از دیدگاه رهبر معظم انقلاب

رهبر معظم انقلاب حضرت آیة الله خامنه اى , كه مسأله فلسطین را یكى از مشكلات اساسى و عمدهء جهان اسلام مى دانند و نسبت به آن اهمیت فراوانى قائلند, در این رابطه در نماز جمعه تهران به مناسبت فرار رسیدن روز قدس فرمودند:

<امروز دو مشكل عمده در جهان اسلام را, كه به ملتهاى اسلامى مربوط است , در این خطبه مورد توجه قرارمى دهیم :

مسألهء اول آن مشكل قدیمى و زخم كهنه فلسطین است كه به وسیلهء صهیونیست ها و ایادى استكبار به وجودآمد و همچنان به وسیلهء دست هاى استكبار جهانى این زخم در پیكرهء نظام , جامعه اسلامى و جهان اسلام , روز به روز به روز عمیق تر شده است . حوادث اخیر خلیج فارس موجب شد دنیاى اسلامى اندكى از حوادث فلسطین غفلت كند, این غفلت صیهونیست ها را تشویق كرد كه از فرصت استفاده كنند و فشار را بر مردم فلسطین بیشتركنند اولاً سیل مهاجرت بیگانگان از كشورهاى مختلف به سوى سرزمین مقدس و اسلامى فلسطین , سرازیرشود. بلاى بزرگ این است كه دولتها و ملتهاى اسلامى غافل شدند اگر چه (مردم ) غافل هم نمى شدند بسیارى از دولتها, شاید هیچ احساس وظیفه نمى كردند. ثانیاً این مبارزین مخلص و صادق فلسطینى , این مسلمانان مظلوم غریب كه انتفاضه فلسطینى را در سه سال اخیر به وجود آورده اند در خانه شان زیر سخت ترین فشارهاقرار گرفتند. شب و روزى نیست كه ضربتى به پیكر جامعهء اسلامى از راه فشار بر این مسلمانان مظلوم واردنشود. البته مبارزه ادامه دارد. آنچه مهم است این است كه دنیاى اسلام از مسألهء فلسطین باید غفلت نكند وملتها مسألهء فلسطین را از یاد نبرند. آمریكا, استكبار و پشتیبانان همیشگى صیهونیستها خواسته اند به مسلمین تحمیل كنند كه مسألهء فلسطین را فراموش كنند ولى ملت اسلام و ملت ایران نباید بگذارد مسألهء فلسطین فراموش شود.
روز قدس , روزى است كه یادآور یكى از ابتكارهاى امام راحل عظیم الشأن ماست . این روز را دنیاى اسلام باید گرامى بدارد. توده هاى مسلمان نگذارند كه بعضى از دولتهاى خود فروخته در فضاى آرام و سكوت مصنوعى كه به وجود آورده اند فلسطین را ذره ذره و لحظه به لحظه ذوب كنند و قضیه را به دست فراموشى بسپارند.
خیانت دولتهایى كه با رژیم غاصب ساختند و فلسطینیها را قربانى كردند, نباید از یاد برد و فراموش بشود.این یك قضیه كوچكى نیست , بیش از چهل سال است كه ملت اسلام نام فلسطین را مى آورد.
مسلمین , متفكرین اسلامى , نویسندگان و سیاستمداران , هزاران بار گفته اند و هزارها نفر در این راه شهیدشده اند. مگر مى شود پاره تن جهان اسلامى را در اختیار دشمنان گذاشت كه او را تصرف كنند و ملتى را از خانه خودش بیرون كنند! مگر چنین چیزى مى شود؟ مگر اسلام اجازه مى دهد؟ مگر ملتهاى اسلامى اجازه مى دهند؟

در فضاى عالم , این جو آمادگى , حضور, انتظار و طلب كارى نسبت به فلسطین باید روز به روز بیشتر شود.در داخل فلسطین هم باید این شعلهء مقدس روز به روز برافروخته شود. آن جوآنها آن زنان و مردان و جوانان وآن فداكارانى كه در داخل فلسطین با رژیم غاصب مبارزه مى كنند, باید بدانند نقطهء اصلى همان جایى است كه آنها بر روى آن انگشت گذاشتند, این , آنجایى است كه دشمن در آنجا شكست خواهد خورد. اینكه سازمانها درخارج از مرزهاى فلسطین پشت میهاى مذاكره بنشینند و یا به نام فلسطین در تریبونها خود نمایى كنند, مشكلى را حل نخواهد كرد. پشتیبانى عمومى دنیاى اسلام از بیرون و مبارزهء واقعى و محسوس ملت فلسطین در داخل ,این دو با هم مشكل را حل خواهد كرد و سر دشمن فلسطین را به سنگ خواهد كوبید. روز قدس را گرامى بدارید و آن را بزرگ بشمارید, البته اگر تبلیغات جهانى منعكس نمى كنند, نكنند. آن كسانى كه در زندانهاى فلسطینى هستند به ما گفته اند آنها از شعار و حضور شما و مشت گرده كردهء شما,كه حاكى از نیت و عزم صادقانه شماست , احساس قوت و قرت كرده و ایستادگى مى كنند. آن كه در پشت دیوار زندان هاى فلسطین اشغالى است , باید احساس تنهایى نكند تا بایستد. آن زن و مردى كه در كوچه و خیاباانهاى بیت المقدس و نوار غزه وشهرهاى دیگر فلسطین اشغالى مورد تهاجم اراذل و اوباش صهیونیست است باید احساس كند شما از آنهاحمایت مى كنید, تا بتواند مقاومت كند. دولتها هم البته تكالیفى دارند, دولت جمهورى اسلامى هم وظایفى دارد, به این وظایف عمل مى كنند و باز هم خواهند كرد. مسألهء ملى و عمومى و مردمى نقش خاص خود رادارد كه باید در جاى خود انجام بگیرد>.

امید آنكه این روز جهانى , تمام مسلمانان جهان را در صف واحد قرار داده و آرزوى دیرین امام راحل (ره ) براى رهایى قدس , به زودى عملى گردد .

ویژه نامه شهادت مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام


پس از شهادت امام علی (ع ) حسن بن على (ع ) به خطبه ایستاد و خدا را ستود و بر او ثنا گفت و بر پیامبر درود فرستاد و سپس گفت :
امشب مردى درگذشت كه پیشینیان به حقیقت او نرسیده اند و آیندگان هرگز مانند او را نخواهند دید. كسى كه چون نبرد مى كرد جبرئیل در طرف راست و میكائیل در طرف چپ او بودند. به خدا سوگند, در همان شبى وفات یافت كه موسى بن عمران درگذشت و عیسى به آسمان برده شد و قرآن نازل گردید. بدانید كه او زر و سیمى از خود برجا نگذاشت مگر هفتصد درم كه از مقررى او پس انداز شده بود و مى خواست با آن مبلغ براى خانواده اش خادمى بخرد.

سپس قعقاع بن زراره برخاست و گفت :
رضوان خدا بر تو باد اى امیر مؤمنان به خدا سوگند زندگیت كلید هر خیر بود, و اگر مردم ترا مى پذیرفتند از بالاى سر و زیر پاى خود مى خوردند و نعمت خدا آنان را فرا مى گرفت ; لیكن اینان نعمت را ناسپاسى كردند و دنیا را بر آخرت برگزیدند.


آخرین وصیت علی (ع) چه بود؟
اصبغ بن نباته گوید: هنگامى كه امیرمؤمنان علیه‏السلام ضربتى بر فرق مباركش فرود آمد كه به شهادتش انجامید مردم بر در دارالاماره جمع شدند و خواستار كشتن ابن ملجم - لعنة الله - بودند. امام حسن علیه‏السلام بیرون آمد و فرمود: اى مردم! پدرم به من وصیت كرده كه كار قاتلش را تا هنگام وفات پدرم رها سازم. اگر پدرم از دنیا رفت تكلیف قاتل روشن است و اگر زنده ماند خودش در حق او تصمیم مى‏گیرد. پس بازگردید خدایتان رحمت كند.

مردم همه بازگشتند و من بازنگشتم. امام دوباره بیرون آمد و به من فرمود: اى اصبغ! آیا سخن مرا درباه پیام امیرمؤمنان نشنیدى؟ گفتم: چرا. ولى چون حال او را مشاهده كردم دوست داشتم به او بنگرم و حدیثى از او بشنوم، پس براى من اجازه بخواه خدایت رحمت كند. امام داخل شد و چیزى نگذشت كه بیرون آمد و به من فرمود: داخل شو. من داخل شدم دیدم امیرمؤمنان علیه‏السلام دستمال زردى به سر بسته كه زردى چهره‏اش بر زردى دستمال غلبه داشت و از شدت درد و كثرت سم پاهاى خود را یكى پس از دیگرى بلند مى‏كرد و زمین مى‏نهاد. آن گاه به من فرمود: اى اصبغ آیا پیام مرا از حسن نشنیدى؟ گفتم: چرا، اى امیرمؤمنان، ولى شما را در حالى دیدم كه دوست داشتم به شما بنگرم و حدیثى از شما بشنوم. فرمود: بنشین كه دیگر نپندارم كه از این روز به بعد از من حدیثى بشنوى.
بدان این اصبغ، كه من به عیادت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم رفتم همانگونه كه تو اكنون آمده‏اى، به من فرمود: اى اباالحسن، برو مردم را جمع كن و بالاى منبر برو و یك پله پایین‏تر از جاى من بایست و به مردم بگو: «هش دارید،هر كه پدر و مادرش را ناخشنود كند لعنت‏خدا بر او باد. هش دارید، هر كه از صاحبان خود بگریزد لعنت‏خدا بر او باد. هش دارید هر كه مزد اجیر خود را ندهد لعنت‏خدا بر او باد.»
اى اصبغ، من به فرمان حبیبم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم عمل كردم، مردى از آخر مسجد برخاست و گفت: اى اباالحسن، سه جمله گفتى، آن را براى ما شرح بده. من پاسخى ندادم تا به نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم رفتم و سخن آن مرد را بازگو كردم.
اصبغ گفت: در اینجا امیرمؤمنان علیه‏السلام دست مرا گرفت و فرمود: اى اصبغ، دست‏خود را بگشا. دستم را گشودم. حضرت یكى از انگشتان دستم را گرفت و فرمود: اى اصبغ، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نیز همین گونه یكى از انگشتان دست مرا گرفت، سپس فرمود: هان، اى اباالحسن، من و تو پدران این امتیم هر كه ما را ناخشنود كند لعنت‏خدا بر او باد. هان كه من و تو مولاى این امتیم هر كه از اجرت ما بكاهد و مزد ما را ندهد لعنت‏خدا بر او باد. آن گاه خود آمین گفت و من هم آمین گفتم.
اصبغ گوید: سپس امام بیهوش شد،باز به هوش آمد و فرمود: اى اصبغ آیا هنوز نشسته‏اى؟ گفتم: آرى مولاى من. فرمود: آیا حدیث دیگرى بر تو بیفزایم؟
گفتم: آرى خدایت از مزیدات خیر بیفزاید. فرمود: اى اصبغ! رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در یكى از كوچه‏هاى مدینه مرا اندوهناك دید و آثار اندوه در چهره‏ام نمایان بود. فرمود: اى اباالحسن! تو را اندوهناك مى‏بینم؟ آیا تو را حدیثى نگویم كه پس از آن هركز اندوهناك نشوى؟ گفتم: آرى، فرمود: چون روز قیامت‏شود خداوند منبرى بر پا دارد برتر از منابر پیامبران و شهیدان، سپس خداوند مرا امر كند كه بر آن بالا روم، آن گاه تو را امر كند كه تا یك پله پایین‏تر ازمن بالا روى، سپس دو فرشته را امر كند كه یك پله پایین‏تر از تو بنشیند و چون بر منبر جاى گیریم احدى از گذشتگان و آیندگان نماند جز آنكه حاضر شود. آن گاه فرشته‏اى كه یك پله پایین‏تر از تو نشسته ندا كند: اى گروه مردم; بدانید: هر كه مرا مى‏شناسد كه مى‏شناسد و هر كه مرا نمى‏شناسد خود را به او معرفى مى‏كنم، من «رضوان‏» دربان بهشتم، بدانید كه خداوند به من و كرم و فضل و جلال خود مرا فرموده كه كلیدهاى بهشت را به محمد بسپارم و محمد مرا فرموده كه آنها را به على بن ابى‏طالب بسپارم، پس گواه باشید كه آنها را بدو سپرده‏ام.
سپس فرشته دیگر كه یك پله پایین‏تر از فرشته اولى نشسته بر مى‏خیزد و به گونه‏اى كه همه اهل محشر بشنوند ندا كند: اى گروه مردم، هر كه مرا مى‏شناسد كه مى‏شناسد و هر كه مرا نمى‏شناسد خود را به او معرفى مى‏كنم، من «مالك‏» دربان دوزخم، بدانید كه خداوند به من و فضل و كرم و جلال خود مرا امر فرموده كه كلیدهاى دوزخ را به محمد بسپارم و محمد مرا امر فرموده كه آنها را به على بن ابى‏طالب بسپارم، پس گواه باشید كه آنها را بدو سپردم. پس من كلیدهاى بهشت و دوزخ را مى‏گیرم. آن گاه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به من فرمود: اى على، تو به دامان من مى‏آویزى و خاندانت‏به دامان تو و شیعیانت‏به دامان خاندان تو مى‏آویزند. من (از شادى) دست زدم و گفتم: اى رسول خدا، همه به بهشت مى‏رویم؟ فرمود: آرى به پروردگار كعبه سوگند.
اصبغ گوید: من جز این دو حدیث از مولایم نشنیدم كه حضرتش چشم از جهان پوشید درود خدا بر او باد.


سرگذشت یک انار
زهرا جان تا به حال نشده چیزی از من بخواهی و این مرا می آزارد و شما راستی چرا چیزی از من درخواست نمی کنی ، چرا چیزی از من طلب نمی کنی . مگر من شوی تو نیستم ؟

با چهره ای پرسش گر و معصوم منتظر پاسخ است که این گونه می‌شنود : علی جان تو دریچه همه ی نعمت های الهی هستی . من هر چه خواستم ، تو بر من و فرزندان من ارزانی داشته ای، علی آرام نمی گیرد و باز اصرار می کند . آن قدر می گوید که همسرش سر به زیر و مملو از حجب و حیا می گوید : چند وقتی است که انار می خواهم ، البته اگر نتوانستی به خودت زحمت نده ...
جمله ی آخر را نشنیده و از خانه بیرون زده. به بازار می رود، ولی آخر الان که فصل انار نیست. هیچ اناری یافت نمی شود. به سختی از یک کاروان که تازه از راه رسیده اناری می‌خرد و به سمت خانه می آید. در دلش غوغایی است. بر لبانش لبخندی حاکی از شوق و اشتیاقی بی نهایت نقش بسته است.
در بین راه صدایی می آید. صدا از خرابه است. بیماری نالان افتاده است. کنارش می نشیند. سر فقیر را به دامن می گیرد؛ چه می خواهی ای برادرم؟ ناله کنان گفت: اگر می شود انار بدهید هوس انار کرده ام. انار را به دونیم می کند. دانه دانه انار را به کام مرد می گذارد . می خواهد برخیزد که مرد می گوید : ای برادر اگر می شود آن نیم دیگر هم بدهید. بسیار تشنه ام و این انار بسیار آبدار است. لبخندی می زند و دانه دانه آن نیم دیگر را هم در دهان مرد می گذارد. از خرابه بیرون می آید. نگران است. با چه رویی بروم خانه؟ این تنها خواسته ی او بود، نتوانستم اجابت کنم؟ آهی می کشد. شرمگین پا به خانه می گذارد که زهرا را خندان می بیند با طبقی پر از انارهای زیبا و بزرگ که برق می زنند. زهرا لبخند بر لب دارد، می گوید: ممنونم علی جان! هم اینک دو نفر آمدند و این را دادند و گفتند این از سوی شویت پسر ابی طالب است.



یا علی نامت ثبوت قل هو الله احد
نام تو نقش نگین امر الله الصمد

لم یلد از مادر گیتی و لم یولد چو تو
لم یکن بعد از نبی مثلت له کفوا احد


خدایا مارا زنده بدار به آنچه زنده داشتی علی بن ابی طالب را و بمیران به آنچه موت دادی بر آن علی بن ابی طالب علیه السلام را

تکالیف شب قدر



1- غسل

غسل در شبهای 19و21و23 در همان اول شب، مقارن طلوع آفتاب سفارش شده وهدف ازآن تطهیرجسمانی برای آمادگی روحی و پاک شدن از تمامی زشتیها وپلیدیهای روحی است وتا جان از آلودگیها پاک نشود روح نیزپاک نخواهد شد. در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده؛ «انجام دادن چنین غسلی انسان را از گناهان پاک می گرداند، ومانند روزی می شود که از مادر متولد گردیده است».1

2- احیاء (شب زنده داری)
برای انسان مومن، سزاوار نیست تا در شبی که آسمانیان میهمان او شده اند، حجاب غفلت به روی خویش اندازد و خود را از همنشینی با آنها محروم سازد، لذا مستحب است، آن شب را زنده نگهدارد و تا صبحگاهان شب زنده داری نماید و این خود نوعی مبارزه با خمودگی و سستی و خواب سنگینی است که انسان را از هدف های عالی اش باز می دارد.

3- تلاوت قرآن
در روایتی آمده هرکس یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسی را دارد که در ماه های دیگر ختم قرآن کرده است. وهمچنین تلاوت سوره های یس، عنکبوت، روم ،دخان و...وارد شده است. همچنین تلاوت سوره« قدر» نیز در شب قدر تأکید شده است بطوریکه در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمده است: «کسی که سوره قدر را بخواند، اجرش چون اجر کسی است که ماه رمضان را روزه داشته و شب قدر را احیاء داشته است.» 2

4- توبه و استغفار

5- خواندن دعا
خواندن دعای جوشن کبیر و دیگر ادعیه مأثوره (جوشن صغیر، دعای توسل، دعای مجیر، دعای اللهم انی امسیت... و خواندن دعای فرج)

6- توسل به ولایت ائمه هدی
در شب قدر وسیله ای مطمئن تر از ائمه هدی (علیه السلام) برای انسان وجود ندارد، پس باید به ایشان توسل جست، مخصوصا به مولی الموحدین، علی ابن ابیطالب که «لیالی قدر» مصادف با شهادت مظلومانه آن امام متقین است ونیز با تمسک به زیارت ابا عبد الله الحسین به در گاه حضرت احدیت به استغاثه پرداخت.

7- نماز
نماز که سر لوحه همه عبادات است در ردیف اعمال و وظایف لیالی قدر، به طرق مختلفی وارد شده است:

  • - خواندن نمازهای قضا شده در گذشته به خصوص نمازهای سال اخیر.
  • - خواندن نمازهای مستحبی برای کسب ثواب بیشتر. از جمله نمازهای مستحبی خواندن دو رکعت نماز با یک سلام، همچون نماز صبح با این تفاوت که در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه سوره توحید بخواند و بعد از سلام هفتاد مرتبه «استغفرالله و اتوب الیه» بگوید بطوریکه در روایت نبوی آمده است از جای خود بر نخیزد تا حق تعالی او را و پدر و مادرش را بیامرزد.3
  • - خواندن صد رکعت نماز، همچون نماز صبح به صورت دو رکعتی و نیز مجاز است به جای این صد رکعت، شش روز از نمازهای قضا شده خود را بجا آورد، بگونه ای که از ظهر روز اول شروع کرده و در عشاء روز ششم ختم نماید.
8- قرآن بر سر گذاشتن

ازامام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «قرآن را در سه شب از ماه رمضان بردار و بگشا و جلوی روی خود قرار می دهی و در ادامه فرمود،چنین بگویید: اللهم انی اسئلک بکتابک المنزل، وما فیه وفیه اسمک الاکبر، واسمائک الحسنی، و ما یخاف و یرجی ان تجعلنی من عتقائک من النار.
 
9- تجدید عهد با امام زمان (عج) و خواندن دعای فرج

در شب 19 ماه مبارک رمضان، یکی از شب های احتمالی قدر، امام علی (علیه السلام) در مسجد کوفه به دست ابن ملجم مرادی با شمشیری زهر آلود ضربت خوردند و در بستر بیماری قرار گرفتند و در شب 21 ماه مبارک رمضان -یکی دیگر از شبهای احتمالی قدر- به شهادت رسیدند. لذا یکی از اعمال شب 19 ماه مبارک رمضان، گفتن صد مرتبه «اللهم العن قتله امیرالمومنین» می باشد.

چرا شب قدر را احیا می کنیم؟
لیلة القدر شب نزول کاملترین کتاب آسمانی یعنی قرآن است پس باید آن شب را احیاء نمود تا از فیض و برکات معنوی و بی حد و حصر نزول کلام خدا بر آسمان دنیا برخوردار شویم و آن را بر سر نهیم و زیر سایه قرآن با توسل به ائمه (س) از خدا طلب آمرزش و مغفرت نموده و آیات نورانی آن را دائما در اندیشه و فکر خود داشته و در آن شب عزیز با حالت خضوع و خشوع تصمیم بگیریم دستورات عالیه آن را واقعا در زندگانی با تمام روح و روان خود عملا پیاده کنیم.
شب قدر؛ شبی است که گفته شده عبادت در آن شب اگر خالصانه باشد برابر است با بیش از سی هزار شب.
شب قدر؛ شبی است که اگر بیدار بمانیم طاعتی افزون تر از شب های دیگر بنماییم، و در آن هنگام فرشتگان فوج فوج تا صبح بر مومنین و مومنات در حال عبادت سلام و درود و رحمت می فرستند و خود شاهد و ناظر رکوع و سجود متواضعانه اشرف مخلوقات هستند تا بدینوسیله اشرفیت و خلیفه اللهی انسان بر فرشتگان تفسیر گردد و رمز سجده ملائک در برابر آدم را بیابند.
شب قدر؛ شبی است که آدمی راه طولانی سیرالی الله را یکشبه طی می نماید و در این شب آدمی بهتر می تواندبه تهذیب نفس بپردازد چرا که در این شب شیاطین در اسارتند وانسانها از شر وسوسه های او تا صبح در امانند مگر اینکه انسان خود نعوذ با ا لله با اعمال نا شایست درآن شب بند از پای شیطان باز نهد.
شب قدر؛ شبی است که مقدرات یکساله هر انسان و سرنوشت همه موجودات جهان در آن رقم زده می شود.
شب قدر؛ شبی است که حضرت مهدی(عج) مقدرات یکساله هر انسانی را به امضاء می رساند وشب شناخت آن انسان عظیم الشان، «امام عصر» است وشب قدر انسان کامل است.
شب قدر؛ شبی است که لیله الاسراء ومعراج رسول الله در آن واقع شده است.
شب قدر؛ شبی است که اگر نبود ونیامده بود شب تیره، بد بختی انسان به پایان نمی رسید و بامداد، نیک بختی او طلوع نمی کرد، و از بند اسارت اقویا و استعمار گران آزاد نمی گشت.
حال با این تفاضیل آیا شایسته است که انسان مسلمان خود را از برکات و فیوضات چنین شبی محروم سازد! لذا بر هر مسلمان پاس داشت واحیاءاین شب ضروری می نماید.

گزارش برگزاری امتحانات شهریور ماه



مراسم افطار و جلسه آغاز شهریورماه شورای دبیران



در تاریخ یکشنبه 31 مرداد جلسه شورای دبیران مجتمع آموزشی توحید بر گزار شد که در آن آقای ایوبی معاونت محترم مجتمع به ارائه نکات مهم نشست مدیران و معاونین مدارس پرداخت. وی گفت مهمترین موضوع پیش رو فعلا ارائه هر چه منظم تر و با کیفیت امتحانات جبرانی شهریور ماه است که باید از هر گونه ضعف و خطایی به دور باشد. وی ادامه داد زیبا سازی و آماده کردن فضای مدرسه از دیگر دغدغه های ذهنی ما باید باشد تا دانش آموزان به محض ورود به مدرسه با روحیه ی مضاعفی شروع به تحصیل کنند. همچنین فراهم آوری یک برنامه متنوع برای دانش آموزان ابتدایی خصوصا دانش آموزان کلاس اول در سر فهرست دستور کار قرار می گیرد. در پایان مراسم افطاری که برای همکاران تدارک دیده شده بود برگزار شد.



نه واژه براى یك رمضان‏


1- رمضان‏

رمضان، در لغت از ماده رمض، به معناى شدت گرما و تابش آفتاب بر سنگ و شن مى‏باشد. با توجه به این كه ماه رمضان، ماه تحمل سختى‏ها و عطش و گرسنگى است، به این اسم، نام‏گذارى شده است. این ماه، نهمین ماه سال در تقویم هجرى قمرى و یگانه ماهى كه است كه نامش در قرآن آمده است و یكى از نام‏هاى خداوند به شمار مى‏رود. از این‏رو، در روایت اسلامى تصریح شده كه رمضان به ماه اضافه گردد و به هیچ وجه، به تنهایى یاد نشود.
ماه رمضان، بر همه ماه‏ها برترى دارد؛ زیرا تمامى كتاب‏هاى مهم آسمانى، مانند تورات، انجیل، زبور، صحف و قرآن، در این ماه نازل شده‏اند و شب قدر و شهادت حضرت على علیه‏السلام در این ماه قرار گرفته است و شاید به خاطر همین ویژگى‏هاست كه این ماه، براى روزه گرفتن انتخاب شده است.

2- صوم‏
صوم (روزه)، در لغت، به معناى امساك و خوددارى از هر چیز است و در اصطلاح فقه، عبارت از: «امساك و خوددارى از امورى هشت‏گانه، از هنگام اذان صبح تا اذان مغرب، به قصد انجام فرمان خداوند است.
روزه در میان یهود و مسیحیت و اقوام و ملت‏هاى دیگر نیز وجود داشته است و آنان به هنگام مواجهه با غم و اندوه، توبه و طلب خشنودى خداوند، روزه مى‏گرفتند تا با این كار، در پیشگاه او، اظهار عجز و تواضع نموده، به گناهان خود اعتراف كنند. از انجیل استفاده مى‏شود كه مسیح علیه‏السلام، چهل شبانه روز، روزه گرفت و سرانجام گرسنه شد. قرآن مجید، به صراحت بیان مى‏كند كه این فریضه الهى، بر امت‏هاى پیشین نیز واجب بوده است.

3- روزه یوم الشك‏
روزى كه انسان شك دارد آخر ماه شعبان است یا اول ماه رمضان، «یوم الشك» نامیده مى‏شود. گرفتن روزه این روز، نه تنها واجب نیست؛ بلكه اگر كسى به نیت ماه رمضان روزه بگیرد، كار حرامى انجام داده است و اگر كسى بخواهد آن روز را روزه بگیرد، باید به نیت ماه شعبان یا به نیت روزه قضا(اگر به ذمه داشته باشد)، روزه بگیرد.

4- روزه سكوت‏
روزه صمت یا سكوت، پرهیز از مفطرات هشت گانه و پرهیز از سخن گفتن است. این روزه، در شریعت حضرت موسى در میان بنى‏اسرائیل شناخته شده بود. حضرت مریم، بنا به مصالحى، از جانب خداوند مأمور شد تا در مدت معینى از سخن گفتن اجتناب كند؛ ولى این امر، در شریعت اسلام، یكى از محرمات شمرده شده است.

5- نماز قصر

قصر، در لغت، به معناى كوتاه و ناقص شدن در مقابل واژه تمام به كار مى‏رود و در اصطلاح فقه، به معناى خواندن نماز به صورت شكسته مى‏باشد. در آیه 101 سوره نساء به قصر اشاره شده و در روایات اسلامى، از آن به عنوان تحفه آسمانى و تخفیف الهى براى مسافر یاد شده است كه رد كردن آن جایز نمى‏باشد. سفر، براى جسم، معمولاً خستگى و سستى مى‏آورد؛ ازاین‏رو، خداوند متعال، به جهت امتنان و رعایت حال مسافر، نمازهاى چهار ركعتى را به دو ركعتى تبدیل كرده است و این، یكى از حكمت‏هاى نماز قصر به شمار مى‏رود. نماز قصر، براى مسافر، شرایطى دارد كه در رساله‏هاى عملیه بیان شده‏اند.

6- جاهل قاصر و مقصر
"جاهل قاصر" و "جاهل مقصر"، دو اصطلاح فقهى مى‏باشند. جاهل قاصر، كسى است كه در تحصیل علم كوتاهى نكرده است؛ یعنى در شرایطى است كه امكان دسترسى به حكم خدا براى او وجود ندارد و یا خود را جاهل نمى‏داند و احتمال بطلان اعمالش را نمى‏دهد و جاهل مقصر، كسى است كه در تحصیل علم كوتاهى كرده است؛ یعنى، امكان آموختن و یادگیرى معارف اسلامى و احكام الهى را داشته، ولى آنها را یاد نگرفته است. جاهل قاصر در برخى موارد مورد عقاب و عذاب خداوند قرار نمى‏گیرد؛ ولى جاهل مقصر سزاوار عذاب است.


7- كفاره‏
كفاره از ماده كفر، به معناى پوشاندن است و در اصطلاح دینى، عبارت است از پرداخت صدقه، قربانى و انجام عمل شرعى و مانند آن به خاطر گناهى كه انجام گرفته است و چون این عمل، آثار گناه را محو مى‏سازد و آن را از انسان مى‏پوشاند، كفاره نامیده مى‏شود و انسان كافر را نیز از آن جهت كه حقایقى از قبیل خدا، قیامت، نبوت و ... را انكار كرده و آن را از خود مى‏پوشاند، كافر مى‏گویند.
كفاره در همه شرایع و ادیان، براى اجتناب از عواقب سوء اعمال شرعى، غیراخلاقى و مخالف اصول اجتماعى انجام، مى‏گیرد. مهم‏ترین این عواقب و آثار، جلب رضایت و فرو نشاندن خشم الهى است. كفاره چند نوع است؛ معین، مخیر، مرتب، مرتب و مخیر و كفاره جمع. تعریف و موارد هر یك از اینها در جاى خود بیان شده است.

8- كفاره جمع
كفاره جمع، یكى از انواع كفاره محسوب مى‏شود و آن عبارت است از جمع كردن بین آزاد كردن یك بنده و گرفتن دو ماه روزه و اطعام شصت فقیر. این كفاره، در دو مورد تحقق پیدا مى‏كند؛ یكى این كه انسان روزه خود را با چیز حرام باطل كند و دیگرى این كه شخص مسلمانى را بى گناه و از روى عمد به قتل برساند.

9- فطره‏
فطره در لغت چند معنا دارد كه مهم‏ترین آنها خلقت و اسلام است و در اصطلاح، عبارت است از زكاتى كه هر مسلمان براى خود و هر كس كه نان خور او محسوب شود، به مستحق مى‏پردازد و زمان اداى آن مغرب روز آخر ماه رمضان تا ظهر روز عید فطر مى‏باشد. با توجه به این كه پرداخت این نوع حق مالى، باعث سلامت جسم(خلقت) و روح مى‏شود، آن را زكات بدن یا فطره مى‏نامند و شاید وجه تناسب آن با معناى اسلام، این باشد كه زكات فطره، مقتضاى اسلام است؛ از این رو، كسى كه پیش از غروب شب عید فطر، مسلمان شود، تكلیف از او ساقط نمى‏شود. زكات بر دو نوع است؛ زكات مال و زكات فطره. زكات مال به نه چیز تعلق مى‏گیرد كه عبارتند از: گندم، جو، خرما، كشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند. زكات فطره براى هر نفر تقریبا سه كیلو از خوراك بیشتر مردم مى‏باشد كه گندم، جو، خرما، كشمش، برنج، ذرت و مانند اینهاست.
زكات فطره به اتفاق شیعه و سنى واجب است و در متون دینى، براى آن فلسفه و فواید متعددى برشمرده است كه قبول و تكمیل روزه، تضمین كردن سلامتى جسم و پاك كردن روح از رذایل اخلاقى، حفظ انسان از مرگ و تكمیل زكات مال از مهم‏ترین آنها به شمار مى‏روند.